۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

برنامه ریزی مضاعف

با يک شرکت جديد که کارش پتروشیمی هست قرارداد طراحی و چاپ کاتالوگ، طراحی و اجرا مالتی مدياو طراحی ليبل سی دی و چاپ و تکثير سی دی اش را بستم، کارای طراحی تموم شده بود و فايلها را فرستادم ليتوگرافی برای فيلم و زينک، با چاپخونه هماهنگ کردم گفت دستگاه جی تی او خرابه زينک ها را روی دو ورقی بگو بگيرن و بفرستن اون يکی چاپخونه که تو جاده دماونده، زنگ زدم هماهنگی هاش را کردم، فکر کنم کارها را روز 2شنبه فرستادم ليتوگرافی و آقای چاپخونه با دستگاه جی تی او قول یکشنبه آینده را داده بود برای تحویل کاتالوگ ها (هر دو مربوط به يک چاپخونه هستن ولی در دوجای مختلف) ، روز دوشنبه هفته بعدش زنگ زدم که کارا در چه وضعیه میگن فرستادیم برای UV که بعد بره صحافی میگم قرار بود امروز حاضر باشه که ... اتفاقها و تماسهای این فاصله مهم نیست و بالاخره دوشنبه هفته بعدش زنگ زدن که کارها داره از صحافی ارسال میشه
کل کارها شامل: 2000 تا کاتالوگ پتروشیمی رازی بود و 1000 تا کاتالوگ A4 و 500 تا کاتالوگ A5 یک مشتری قدیمی کارپلاستیک های گلخانه ای انجام میده به اسم شیمی پلاستیک یزد، دوشنبه تا بعد از ظهر خبری نشد، گفتن کارهای شیمی پلاستیک آماده است ولی پتروشیمی مونده هنوز و چون شیمی پلاستیک آخر هفته بعدش توی همدان نمایشگاه داشت گفتم اشکال نداره اونها را بفرستین پتروشیمی را دیرتر وقتی حاضر شد، ولی خب نفرستادند و گفتن فردا ظهر یعنی سه شنبه همه را باهم می فرستیم، فردا ظهر دوباره تماس گرفتم، باز هم حاضر نبود و قرار شد فرداش یعنی چهارشنبه بفرستند، چهارشنبه ساعت 12 گفتن کارها را وانت بار زده و تو راهه...
ساعت 1:30
خبری نشد دوباره زنگ زدم میگم چی شد؟ میگن وانت تو راه خراب شده! تلفن آقای راننده وانت را گرفتم و زنگ زدم بهش میگه ماشینم خراب شده و دارم درستش میکنم اگه نشد یک ماشین دیگه میگم بیاد کار را به اون تحویل میدم که بیاره براتون
ساعت 3:
دوباره زنگ می زنم...چی شد؟
ماشين درست شده دارم راه میفتم (از خیابان ری)، نهايتا 45 دقیقه دیگه اونجام!
ساعت 4:
آقا جان کوشی پس:
یه مشکلی پيش آمده ... دوباره ماشين خراب شده ، بار را تحويل يک وانت ديگه دادم داره مياد
ساعت 5:30:
زنگ دفتر را می زنن که کار از صحافی آوردم
میرم دم در می بينم کارا پشت یه پرايد (آژانس) هستش
ميگم کجا کار را تحويل گرفتين؟
ميگه دم صحافی...
کمک هم نفرستاده مجبور شديم با همکارم 3500 تا کاتالوگ را بیاریم تو دفتر بالافاصله کارها را که آورديم زنگ زدم تیپاکس کارهای مبروط به یزد را فرستادم رفت، بقیه کارهایی که مونده بود یعنی کارهای پتروشیمی به نظر کمتر از 2000 تا کاتالوگ میومد یکی از بسته ها را باز کردیم و ضربدر تعداد بسته ها کردیم کم بود... زنگ زدم به چاپخونه میگم کمه میگه امکان نداره چندتا کمه؟ مجبور شدیم تمام بسته ها را باز کنیم و بشماریم توی 2000 تا 170 تا کم بود، اصولش اینه که معمولا هم ما بیشتر سفارش میدیم هم چاپخونه بیشتر میزنه که بعد از پرت کار تعداد درست دربیاد چندتا هم بیشتر نه این که کم باشه، اونم برای مشتری جدید، چاپخونه میگه من دوباره چاپ می کنم میفرستم براتون...
دوشنبه هفته بعد زنگ میزنن که کارها حاضره و 200 تا کاتالوگ الان براتون میفرستیم
ساعت 6 کارها میرسه میشمارم و 104 تا کاتالوگ بدون یو وی فرستادن (تمام کارها پوشش یو وی مات و یو وی براق موضعی داشت) به جز اینکه کارها یو وی نداشت تمامش صحافیش مشکل داشت و خراب بود و در نهایت من مجبور شدم با گردن کج از پتروشیمی رازی معذرت بخواهم و کسری کاتالوگ را بعلاوه تخفیف از فاکتور کم کنم
در مورد سی دی ها: فایل لیبل را فرستادم برای چاپ افست خشک+ یک نمونه پرینت از چاپ، سی دی ها را که فرستادن می بینم خیلی پر رنگه میگم این چرا انقدر پر رنگه میگه خب پر رنگ میشه دیگه میگم بابا دفعه اول نیست دارم روی سی دی میدم چاپ کنن این خیلی پر رنگتر از حالا چند درصد تغییر رنگه (نمونه رنگ هم نشون نمیدن تازه) بعدم پس اون پرینت امضاء شده نمونه را برای چی می گیرین؟ میگه برای نوشته ها!
تیپاکس برای بندر امام خمینی سرویس نداشت، زنگ زدم به تی پی جی که زیرمجموعه شرکت تی ان تی برای حمل در داخل کشوره، تلفنی هماهنگ کردم که وزن بارم حدود 180 کیلو هست و گفتن هزینه حمل هواییش میشه 270هزار تومان و حمل زمینی 210 هزار تومان، 5 دقيقه بعد زنگ زد که فقط زمینی نمیشه که پس کرایه باشه و هزینه اش هم میشه 150 هزار تومان نه 210 هزار تومان! گفتم باشه اشکال نداره بگین بیان ببرن کارهارو...
مامورشون اومد که بار را تحویل بگیره بسته ها را وزن کرد شد 176 کیلو میگه هزينه اش میشه 370 هزار تومان میگم دفترتون که گفت هوایی انقدر زمینی انقدر میگه آها شاید شما تخفیف دارین! میگم خب پتروشیمی گفته بخاطر هزينه زمینی بفرستین، زنگ میزنه به همکارش میگه بله همون 150 هزار تومنه میگم کی میرسه (دفترشون گفته بود هوایی شنبه میرسه و زمینی 3 تا 4 روز بعد) میگه شنبه میرسه توی فرمش هم زد هوایی!!!! یعنی 150 هزار تومان را می خواست 370 هزار تومان بگیره؟

۲ نظر:

وستا گفت...

ببین تو این کشور اگه بخوای کارتو درست انجام بدی سرویس میشی.....هیچی قابل اعتماد وبرنامه ریزی نیست...این حاصل سالها تلاش دولتمردان ایدئولوگ ماست.....

یک روز بارانی گفت...

نه واقعا هیچ برنامه ریزی نمیشه داشت متاسفانه ... :(